۵ نتیجه برای اسپرماتوژنز
لعیاسادات خرسندی ، محمود هاشمی تبار ، محمود اوراضی زاده ،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
سابقه و هدف: مطالعات نشان داده است که گلوکوکورتیکوئیدها هموستاز بیضه را با کاهش دادن سطح تستوسترون تحت تاثیر قرار می دهند. در این مطالعه اثر دگزامتازون، به عنوان یک ترکیب گلوکوکورتیکوئیدی پر مصرف، بر بیان پروتئین Bax در سلولهای زایای اسپرم و فرآیند اسپرماتوژنزیس در موش های آزمایشگاهی بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۳۵ موش بالغ نر بطور تصادفی به ۵ گروه تقسیم شدند. موش های گروه شاهد تنها نرمال سالین به مدت ۷ روز دریافت کردند. در گروه های آزمایش (T۱-T۴) دگزامتازون به ترتیب با مقادیر ۲، ۴، ۷ و ۱۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم بصورت تزریق داخل صفاقی و به مدت ۷ روز تجویز گردید. سپس موش ها قربانی شده و بیضه ها از نظر بافت شناسی و ایمنوهیستوشیمی بررسی شدند.
یافته ها: گروه های دریافت کننده دگزامتازون با دوزهای ۷ و ۱۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم، کاهش قابل ملاحظه ای در تعداد سلولهای سوماتیک و زایای بیضه و کاهش بلوغ اسپرماتوژنز داشتند (??/۰>P). مطالعات ایمنوهیستوشیمی نشان داد که دگزامتازون با دوزهای ۷ و ۱۰ میلی گرم بر کیلوگرم باعث افزایش قابل ملاحظه بیان پروتئین Bax در تمام مراحل چرخه اسپرماتوژنز، بجز مرحله IX، می شود (?۵/۰>P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد ترکیبات گلوکوکورتیکوئیدی مانند دگزامتازون با تحت تاثیر قرار دادن پروتئین های پیش آپوپتوزی نظیر پروتئین Bax، باعث ایجاد آپوپتوز و اختلال در روند اسپرماتوژنز در موش های آزمایشگاهی می شوند.
کاظم پریور، پریچهر یغمایی، سحر سخاوتی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: فیناستراید ترکیب ۴-آزاستروئید، بازدارنده اختصاصی α۵- ردوکتاز تیپ II میباشد که تستوسترون را به α۵-دی هیدروتسترسترون تبدیل میکند. در تحقیق حاضر، تأثیر دوز انسانی فیناستراید بر تعداد سلول ها، قطر و ضخامت توبول های بیضه، پروستات و اپیدیدیم موش نر نژاد NMRI بالغ در شرایط in vivo و in vitro بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، در شرایط in vivo، ۱۸ موش به ۳ گروه شش تایی تقسیم شدند: شاهد (بدون تیمار)، شم (تیمار با سرم فیزیولوژی) و آزمون (تیمار با فیناستراید). تیمار به صورت تزریق درون صفاقی به میزان ۵ میلی گرم بر کیلوگرم در روز به مدت ۷ روز صورت گرفت. در شرایط in vitro، بیضه، پروستات و اپیدیدیم های ۱۸ سر موش به ۳ گروه شش تایی شاهد (فیکساسیون با بوئن بدون تیمار)، شم (تیمار با سرم فیزیولوژی) و آزمون (تیمار با فیناستراید بصورت کشت با ۵ میلی گرم بر کیلوگرم در روز به مدت ۳ روز) تقسیم شدند. دادهها با نرم افزار SPSS ۱۱، آنالیز آماری one way ANOVA و آزمون Tukey بررسی شدند و ۰۵/۰>p معنیدار تلقی شد.
یافته ها: در شرایط in vivo، فیناستراید کاهش معنی داری را در تعداد سلول های اسپرماتوژنیک (به استثنای سلولهای سرتولی) و قطر توبول های بیضه نسبت به گروه شاهد ایجاد نکرد. در شرایط in vitro، تغییرات معنیداری وجود داشت. تحت هر دو شرایط، کاهش معنیداری در قطر و ضخامت توبول های پروستات نسبت به گروه شاهد مشاهده شد. قطر و ضخامت توبول های اپیدیدیم در شرایط in vivo تغییری نکرد، اما در شرایط in vitro نمونههای آزمون و شم کاهش معنی داری داشتند.
نتیجه گیری: فیناستراید در طولانی مدت یا دوزهای بالا یا شرایط in vitro تأثیر بهتری دارد.
مریم خسروی، فاطمه آلپلو، مهسا هادی پورجهرمی، شهرزاد خاکپور،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و هدف:آزید سدیم نوعی ماده شیمیایی و سمی است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر آزید سدیم بر تحرک اسپرم زنده، تعیین میزان تستوسترون، LH وFSH خون در موش کوچک آزمایشگاهی نر بالغ بود.
روش بررسی: دراین مطالعه تجربی، ۵۰ سرموش نر نژادBalb/c در۵گروه ۱۰ تایی با وزن حدود ۳۰-۲۵ گرم مورد استفاده قرار گرفت. حیوانات ۶۰ روز تحت تجویز محلول آزید سدیم به صورت خوراکی (گاواژ) قرار گرفتند. به ترتیب به گروه تجربی ۱، ۲ و ۳ به میزان ۵، ۱۰ و ۲۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن حیوانات، محلول آزید سدیم خورانده شد. پس از پایان تیمار، میزان هورمونهای تستوسترون،LH و FSH سرم خون اندازهگیری شده و تعداد اسپرمها، میزان تحرک و درصد زنده بودن اسپرمها نیز مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تعداد اسپرمها در ۳ گروه تجربی نسبت به گروههای کنترل و شاهد کاهش معنیداری را نشان داد (۰۰۱/۰>P).درصد زنده بودن اسپرمها در ۳ گروه تجربی نسبت به گروههای کنترل و شاهد اختلاف معنیداری را نشان نداد. میزان تحرک اسپرمها با افزایش میزان دوز دارو کاهش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شاهد را نشان داد (۰۰۱/۰>P). میزان هورمون تستوسترون نیز با افزایش میزان دوز دارو، کاهش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شاهد را نشان داد (۰۰۱/۰>P). میزان FSHدر ۳ گروه تجربی نسبت به گروههای کنترل و شاهد به جزء دوز ۱۰ میلی گرم بر کیلوگرم اختلاف معنیداری نداشت، اما میزان LH در گروه های تجربی دریافت کننده دوز روزانه ۱۰ و ۲۰ میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروههای کنترل و شاهد افزایش معنیداری را نشان داد (۰۱/۰>P).
نتیجهگیری:به نظر میرسد با کاهش هورمون تستوسترون و تعداد اسپرمها، فرآیند اسپرماتوژنز در حیوانات کاهش مییابد.
غلامرضا اخوان فرید، رعنا قندهاری-علویجه، عرفانه شایگان نیا، مرضیه تولایی، محمدحسین نصر اصفهانی،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
سابقه و هدف: ناباروری که تقریبا ۱۵ درصد زوج ها را درگیر کرده است، میتواند به علت فاکتورهای مردانه، زنانه و یا هر دو باشد. سطح بالای استرس اکسیداتیو، به علت عدم تعادل بین گونههای فعال اکسیژن و ظرفیت آنتی اکسیدانی، در مردان نابارور بارها گزارش شده است که میتواند اثرات مخربی بر روی فرآیند اسپرماتوژنز داشته باشد. درمان آنتی اکسیدانی میتواند اثرات مخرب استرس اکسیداتیو بر اسپرم را بهبود بخشد. در این مقاله، تاثیر آلفا لیپوئیک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان حلال در آب و چربی بر کیفیت اسپرم و نتایج درمانی مردان نابارور بحث شد.
روش بررسی: مقالات منتشر شده در پایگاه اطلاعاتیElseviour database، Iran doc، Scopus، Google scholar، Magiran و Pubmed طی سال۱۹۹۰ تا ۲۰۱۸ بر اساس واژگان کلیدی جمع آوری و پس از جداسازی وحذف مقالات تکراری و یا فاقد محتوای کافی، بررسی شدند.
یافتهها: آلفالیپوئیک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان جدید در زمینه درمان ناباروری، به دلیل ویژگی منحصر به فرد آن در مقایسه با سایر آنتیاکسیدانهای معمول مانند ویتامین E و C، مورد توجه قرار گرفته است. این آنتیاکسیدان میتواند با حذف رادیکالهای آزاد و احیا فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی موجب بهبود کیفیت اسپرم، آسیب DNA اسپرم و نتایج درمانی شود.
نتیجهگیری: استفاده از آنتی اکسیدان آلفالیپوئیک اسید در طی استفاده از تکنیکهای کمک باروری از جمله محیط کشت، فریز و یا درمان واریکوسل میتواند نتایج رضایت بخشی را در درمان داشته باشد.
آرزو نعمت الهی، مرضیه تولایی، عاطفه رضائیان، محمدحسین نصر اصفهانی،
دوره ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
سابقه و هدف: متیلاسیون DNA یکی از عوامل تنظیم اپیژنتیکی است که به صورت de novo ایجاد شده، سپس تثبیت، و از طریق تقسیم سلولی در نسل های متوالی حفظ میشود. این فرآیند توسط آنزیمهای DNA متیل ترانسفراز کاتالیز میشود. متیلاسیون DNA در ردهی زایا بهاندازهی ایجاد متیلاسیون در گامتها اهمیت دارد. از آنجایی که در تنظیم بیان ژن در نسل بعدی نقش دارد و عدم ایجاد الگوهای درست متیلاسیون DNA در ردههای زایا عواقب جدی برای تکوین پس از لقاح دارد. اختلال در تنظیمات اپیژنتیکی، بهویژه متیلاسیون DNA اسپرم، نقش مهمی در ایجاد بیماریهای متعدد و تأثیرات منفی بر باروری مردان داشته باشد. هدف این مطالعه مروری بررسی متیلاسیون DNA و آنزیمهای دخیل در این فرایند و همینطور عوامل محیطی طی فرایند اسپرماتوژنز و لقاح بود.
روش بررسی: جستجو در بانکهای اطلاعاتی نظیر Scopus، Pubmed و Google Scholar براساس کلید واژهها انجام گرفت. سپس مقالاتی که دارای معیار ورود به مطالعه بودند بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۷ بررسی شدند.
یافته ها: اختلالات بیان آنزیمهایDNA methyltransferase استرس اکسیداتیو سلولی را افزایش میدهد و سبک زندگی نیز میتواند الگوهای متیلاسیون DNA طی اسپرماتوژنز و پتانسیل باروری مردان را تحت تاثیر قرار دهد.
نتیجه گیری: از آنجایی که متیلاسیون DNA اسپرم ارتباط نزدیکی با ناباروری مردان دارد، درک مکانیسمهای زیر بنایی متیلاسیون DNA بهمنظور توسعه استراتژیهای درمانی مهم است.