[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای داوران::
ثبت نام ::
اشتراک::
اطلاعات نمایه::
برای نویسندگان::
فرآیند چاپ::
پست الکترونیک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۴ نتیجه برای دلشاد

محمدحسین دلشاد، علیرضا حیدرنیا، شمس الدین نیکنامی،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: ارائه خدمات بهداشتی و درمانی همواره از جهاتی به عنوان خطر شغلی محسوب می‌گردد. خطر ابتلا به ویروس‌های منتقله از راه خون و اهمیت بالای پیشگیری از صدمات ناشی از سرسوزن، هزینه زیاد درمان و تعداد زیاد بیماران منجر به تدوین اصولی به نام احتیاط های استاندارد شده است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت رعایت احتیاط های استاندارد در پیشگیری از عفونت هپاتیت ب درکارکنان خدمات بهداشتی و درمانی بود.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی بصورت مقطعی و بر روی ۱۳۵ نفرازکارکنان اجرا شد. داده‌ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و برای تحلیل از نرم افزار آماری SPSS۱۹ استفاده شد.
 یافته‌ها: ۲۳% کارکنان حداقل ۱ بار در طی سال‌های کاری خود دچار آسیب شده بودند و ۳۰ نفر(۲۱%) آنان آسیب را گزارش کرده بودند. آنالیز رگرسیون لجستیک چندگانه نشان داد که از مهم‌ترین عوامل موثر برکاهش ابتلا به آسیب‌ها و افزایش رعایت احتیاط‌های استاندارد، علاقه به کار (۳۸/۶– ۴۹/۰CI= و۷۸/۱OR=) و اهمیت داشتن احتیاط‌های استاندارد از دید مسئولین (۶۲/۳– ۵۳/۰CI= و ۶۷/۱OR=) است. بین متغیرهای شغل (۰۱۲/۰=p)، وضعیت استخدامی، سطح سواد و وسیله مسبب آسیب (۰۵/۰P<) با آسیب ها ارتباطی معنی‌داری مشاهده گردید. شایع‌ترین فعالیت منجر به آسیب دراین مطالعه، خون گیری (۴۰/۱۰%) و بیش ترین وسیله آسیب رسان، سرسوزن (۱۰/۱۱%) بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش نیاز مبرم به بازنگری در سازه‌های جدید تاثیرگذار بررعایت اصول احتیاط های استاندارد در پیشگیری از عفونت هپاتیت ب را نشان می دهد.
محمدحسین دلشاد ، علیرضا حیدرنیا ، محمدعلی حیدرنیا ، شمس الدین نیکنامی ، فاطمه پورحاجی ،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده

سابقه و هدف: پذیرش، یادگیری و به کارگیری رفتارهای بهداشتی پیشگیرانه توسط کارکنان تیم سلامت، به کمک شیوه­های جدید یک ضرورت و نیاز نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش است. هدف این مطالعه، سنجش کیفیت رضایت مندی کارکنان از آموزش مبتنی بر وب به منظور مداخله پیشگیرانه بیماری هپاتیت ب بود.

روش بررسی: پژوهش حاضر، یک مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۲ برروی کارکنان تیم سلامت مرکز بهداشت شرق تهران بود. کارکنان دوره آموزش مبتنی بر وب (WBL)،به ترتیب در بین "پس آزمون اول و دوم( در مدت ۵ جلسه در چهارگروه ۳۰  نفره) و نیز در شش ماه بعد از آموزش حضوری ( ۷ جلسه در شش گروه ۲۰ نفره) "، با آموزش ۲ مدرس بررسی شدند. در پایان دوره، پرسش نامه ارزیابی کیفیت رضایت از دوره، نحوه ارائه محتوا و مشارکت گروهی بر روی خط توسط آنان تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS۱۹  و آزمون­های آماری کای­دو، ضریب همبتگی پیرسون، فریدمن و من ویتنی U تحلیل شدند.

یافته­ ها: مطالعه حاضر به روشWBL، نشان از بیشترین کیفیت رضایتمندی داشت، به طوری که میزان آن به ترتیب از نحوه ارائه مطالب ۳۳/۴۸%، مشارکت گروهی برروی خط ۵/۴۲%، ثبت و اخذ تائیدیه بانک اطلاعات شخصی ۶۶/۴۱%، نحوه تکمیل پرسش نامه های تحت وب ۱۷/۳۹%، گروه کاری با مدرس ۳۳/۴۸% و تناسب محتوای جلساتLMS  با نیازهای شغلی کارکنان ۳۵% بود. متغیرهای زمینه­ای، به جز جنس، بر رضایت کارکنان از شرکت در دوره های آموزش الکترونیکی تاثیر داشتند. بر اساس نتایج آزمون فریدمن، اختلاف عامل­های آگاهی، نگرش و رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری هپاتیت ب در هر تکرار معنی­دار بود (۰۵/۰P <).

نتیجه­ گیری: نتایج بیانگر پذیرش، یادگیری موثر و به کارگیری روش آموزش WBL، به دلیل عدم نیاز به ترک محل خدمت، اتلاف زمان، استرس های حاصل از تردد و نیز دسترسی به منابع و محتوا در زمان دلخواه است. لذا لازم است با تمهیداتی از جمله تشکیل کمیته­ها با مهیا نمودن فضای آموزش تحت وب به تعیین اولویت در موضوعات برگزاری دوره­ها پرداخت.

واژگان کلیدی: رضایت مندی، آموزش مبتنی بر وب، یادگیری ، رفتارهای بهداشتی پیشگیرانه ، احتیاط های استاندارد همگانی


علی دلشاد، آمنه سادات کاظمی،
دوره ۳۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس با تخریب سیستم دستگاه عصبی، انتقال پیام در نورون­های مغزی را با مشکل مواجه   می­کند، توانبخشی­های شناختی باعث بهبود توانایی شناختی و عملکردهای اجرایی افراد آسیب دیده می­شوند. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی نرم افزار توانبخشی کاپیتان لاگ بر انعطاف­پذیری شناختی بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مداخله­ای با طرح پیش­آزمون-پس­آزمون بود که در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکووا) جهت بررسی تأثیر مداخله بر نمرات پس­آزمون استفاده شد. جامعه آماری، تمام بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران بودند که تعداد ۳۰ نفر از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ شهر تهران به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری با عنوان گروه­های کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی­ها پرسشنامه استاندارد انعطاف­پذیری شناختی (CFI) توسط دنیس و ونادروال را برای سنجش انعطاف‌پذیری شناختی تکمیل کردند. 
یافته­ها: نرم­افزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ  به طور مستقیم انعطاف‌پذیری شناختی را تحت تاثیر قرار داد (۰۰۱/۰>p). همچنین اندازه اثر اتا =۳۶۳/۰، یعنی تاثیر کاپیتان لاگ بر انعطاف­پذیری آزمودنی­ها ۳/۳۶ درصد بود.
نتیجه­گیری: طبق یافته­های پژوهش، اثربخشی توانبخشی شناختی بر بیماران دچار اختلالات شناختی محرز است و پیشنهاد می­شود از نرم­افزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ در مراکز بهزیستی استفاده شود.
 
خانم زهرا علیزاده، دلشاد صادق نژادی، سیده سیما مهدی لو، دکتر هادی اسمخانی اکبری‌نژاد،
دوره ۳۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۳ ۱۴۰۳ )
چکیده

سابقه و هدف: با توجه به ارزش و جایگاه نهاد خانواده، باید به مشکلات زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی توجه ویژه‌ای کرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج‌درمانی کوتاه‌مدت راه‌حل‌محور بر بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت.
روش بررسی: روش پژوهش، نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پی‌گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. ۳۰ نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب، و به‌صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند (هر گروه ۱۵ نفر). اعضای گروه آزمایش، درمان مختص گروه خود را در ۶ جلسه یک و نیم ساعته دریافت کردند؛ اما اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار اندازه‌گیری شامل پرسشنامه‌های بخشش ری و همکاران و صمیمیت جنسی  باگاروزی بودند. داده‌ها توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه‌گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. 
یافته­ها: زوج‌درمانی کوتاه‌مدت راه‌حل‌محور در مقایسه با گروه کنترل، بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی را در پس‌آزمون افزایش داد (۰۰۱/۰>P). تأثیر زوج‌درمانی کوتاه‌مدت راه‌حل‌محور بر بخشش و صمیمیت جنسی در مرحله پیگیری ماندگار بود (۰۰۱/۰>P).
نتیجه­گیری: به‌نظر می‌رسد زوج‌درمانی کوتاه‌مدت راه‌حل‌محور می‌توانند سبب افزایش بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی شود؛ از این‏رو احتمالاً می‏تواند راهبرد درمانی مفیدی برای بهبود رابطه زناشویی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی باشند.
 

صفحه 1 از 1     

فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران Medical Science Journal of Islamic Azad Univesity - Tehran Medical Branch
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 28 queries by YEKTAWEB 4718